انجمن اسلامی معلمان خوانسار

صنفی- فرهنگی - اجتماعی

انجمن اسلامی معلمان خوانسار

صنفی- فرهنگی - اجتماعی

انجمن اسلامی معلمان خوانسار
انجمن اسلامی معلمان ایران در ابتدای سال ۱۳۵۶ توسط جمعی از معلمین انقلابی که با هسته اولیه شهید رجایی، شهید باهنر و شهید دکتر محمد حسین بهشتی ایجاد گردید و در سال ۱۳۷۰ به ثبت وزارت کشور رسید.
آخرین نظرات

به یاد دارم، همکاری تعریف می کرد در مدرسه ای دانش آموزی با چاقو معلم خود را دنبال می کرد و معلم برافروخته برای نجات جانش فرار می کرد! طبعا این رفتار ، چالشی جدی برای سیستم تربیتی محسوب می شود. این رفتارها همچنین در برخوردهای دانش آموز ها با یکدیگر نیز مشاهده می شود. دانش آموزی که خشونت را در خانواده و اجتماعی که در آن حضور دارد مشاهده کرده و واکنش سریع را تنها در برخوردهای خشونت آمیز دیده است، بی شک این عامل را گزینه ای جدی برای واکنش با کوچکترین برخورد می بیند.

جماران : امام خمینی خطاب به معلمان می گوید: شغل بسیار شریفی دارید؛ یعنی شغل آدم سازی، یعنی شغل انبیا.(صحیفه امام جلد 10، ص41) اکنون باید از مسوولان نظام آموزش و پرورش پرسید؛ پدیده رسوای معلم آزاری و کشتن یک معلم و سقوط جایگاه و حرمت این قشر را چگونه معنا می کنند و اگر خود را متعهد به کلام امام خمینی می دانند؛ در برابر این فاجعه چه مسوولیتی احساس می کند؟

قتل محسن خشخاشی، معلم مظلوم بروجردی، که در حین تدریس توسط دانش آموز 15 ساله اش در کلاس درس و با ضربات وحشیانه چاقو در پیش چشم دیگر دانش آموزان مضروب شد؛ پدیده ای بی سابقه در کشور ماست که  از سویی نشان دهنده چالش بزرگ حشونت در مدارس و از سوی دیگر نمادی از سقوط جایگاه معلم به مثابه محصول سقوط اخلاقی و صعود خشونت در جامعه است.
گرچه قتل بی سابقه است؛ اما معلم کشی استمرار و برآیند بی توجهی نظام آموزش و پرورش به پدیده معلم آزاری و هتک حرمت و سقوط جایگاه معلم در مدارس است که سال هاست مورد بی توجهی این وزارت خانه قرار گرفته است.
این سقوط و صعود اما؛ علاوه بر آن که چالش بی اخلاق و خشونت در مدارس را پیش چشم مسوولان وزارت آموزش و پرورش می آورد؛ نشانه های برجسته ای از نقاط ضعف و ناکارآمدی های نظام تربیتی و فرهنگی این وزارت خانه را در اختیار مسوولان کشور می گذارد که در صورت نادیده نشدن و کتمان نکردن آن ها و پدید آمدن درکی آسیب شناسانه می توان امید درمان و بازیابی و پیدایی آنچه را داشت که یادگار عزیز امام با تعبیر «نهضت ادب و اخلاق» به عنوان نیاز جامعه امروز ما از یاد کرد.
 کشف قاتل شاید وظیفه دستگاه انتظامی و امنیتی است؛ اما توقف معلم آزاری و بازیابی جایگاه معلمان مسوولیت تمامی بدنه دستگاه سیاست گذاری کشور است. در اینجا نگرانی از آن است که دومی در سایه انجام وظیفه اولی که تا لحظه ارسال این متن به تحقق نپیوسته است؛ به فراموشی سپرده شود و جز تعارفاتی کلامی و ابراز همدردی هایی ترحم مآبانه تغییری در سیاست های کشور رخ ندهد.
فاجعه عظیم آن نیست که گاه با سیاست هایی که پیرجماران برای ما تصویر کرد، فاصله هایی نجومی داریم؛ فاجعه آن است که در جهلی مرکب، تصویر آن عارف مهربان را بر بالای سر می نهیم و گزاره های سیاستی او را در زیر پا و آن گاه خود را مقلد خمینی عزیز می دانیم و امروزِ خود را محصول و همسو با آرمان های انقلابی که او رهبری کرد وانمود می کنیم. اگر امام عزیز با تأکید فراوان می گفت «مسئله فرهنگ و آموزش و پرورش در رأس مسائل کشور است» (صحیفه امام، جلد 15،‌ص 309) امروز باید مسوولان و کارسناسان سیاست گذاری عمومی تحلیل کنند؛ که آیا این وزارت خانه در «رأس» است یا در «کف»؟ و در این صورت فرآیند سیاست گذاری عمومی (Public Policy
) در کشور ما به معنای عالمانه و متدولوژیک آن چه نسبتی با آرمان های خمینی کبیر دارد؟
واقعیت آن است که به رغم آنکه فرهنگیان به ویژه قشر معلمان، هنوز در میان بخشی از ایرانیان از ارزش و اعتبار بالایی برخوردارند، اما متاسفانه در زمانه کنونی، نه تنها شاهد سقوط این جایگاه و بروز برخی بی حرمتی ها بلکه آشکارا شاهد خشونت ورزی علیه این قشر ارزشمند جامعه هستیم. در چند سال اخیر بی حرمتی ها و خشونت ها در قالب های لفظی و بعضا عملی نمود پیدا کرده است. واقعیت آن است که خشونت در مدارس به اندازه ای ریشه دار و ابعاد آن به حدی گسترده و فراگیر است که قاتل بروجردی را تنها می توان یک راوی این پدیده و نه بروز و ظهور حقیقت نهفته آن دانست. حادثه بروجرد، تنها زنگ خطری است که باید کارشناسان را به بازنگری در سیاست های تربیتی آموزش و پرورش و همچنین وضع قوانین انضباطی جدید برای برخورد و مقابله جدی با دانش آموزان خطاکاری وادارد که به نوعی راوی شکست سیاست های تربیتی و پرورشی در مدارس به شمار می روند و در این میان نباید فراموش کرد که یکی از دلایل بروز این رخداد، بی علاقگی دانش آموزان به محتوا و برنامه های آموزشی و به دنبال آن، معلم است.
جماران با استقبال از یادداشت ها و مصاحبه های کارشناسان، معلمان و مدیران نظام آموزشی در این زمینه به بررسی ابعاد مختلف جامعه شناختی، روانشناختی، حقوقی و آموزشی این پدیده می پردازد.
نکته مهم اینجاست که خلأ های سیاست گذاری تربیتی و پرورشی ای که کارشناسان در گفت و گوها و یادداشت های خود به آن اشاره می کنند، بیش از آنکه در هویدا ساختن کاستی های حوزه ستادی وزارت آموزش و آموزش پرورش اهمیت داشته باشد؛ نشان دهنده بی تفاوتی ها و بی توجهی آشکار وزارتخانه به این خلأهای بنیادین و نوعی جهل مرکب در سیاست گذاری فرهنگی و تربیتی وزارتخانه ای است که امروزه بیش از آن که به عنوان وزارت «آموزش و پرورش» متولی سیاست گذاری آموزش و پرورش در کشور باشد؛ به عنوان وزارت «اداره امور مدارس»، متولی نوعی تصدی گری و مدرسه داری به جای سیاست گذاری شده است و گویی تنها دلنگران اداره و حفظ وضع فاجعه بار موجود است.
از این منظر شاید بتوان بی تفاوتی به شدت آزار دهنده نظام آموزشی دربرابر نیازهای بزرگی که هر یک روح و جان فرزندان و آینده سازان این کشور را در کنار معلمان آن مورد آزارهای و اذیت های فراوان قرار می دهد؛ خود به عنوان یک عامل بنیادین خشونت در مدارس و خشونت در جامعه قابل مطالعه باشد.
عبدالجلیل کریم پور  که در ادامه متن کامل گفت و گوی جماران با او را می خوانید؛ شاعر و منتقدان حوزه آموزش و پرورش و از نویسندگانی است که مقالات و تحلیل های متعددی از او در بررسی مسائل آموزش و پرورش و  مسائل صنفی معلمان کشور در رسانه های مختلف منتشر شده است.
با کریم پور سوگوارانه به گفتگو نشستیم؛ سوگوار معلمی عزیز و سوگوار سقوط ادب و اخلاق در جامعه ای که باید میراث دار اسلام عزیز باشد. با معلمی جامعه شناس گفت و گو کردیم تا ضمن واکاوی دلایل این واقعه، نقش نظام تعلیم و تربیت را در پیشگیری از حوادثی اینچنینی بررسی کنیم. این کارشناس آموزش و پرورش در گفتگوی اختصاصی با پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران پدیده دانش آموز سالاری را به مثابه چالش جدید نظام آموزش و پرورش ایران مورد بررسی قرار می دهد.

تحلیل شما از حادثه ی قتل مظلومانه معلم بروجردی چیست؛ این حادثه آیا تنها یک حادثه و خطای انسانی صرف و در حد یک اتفاق بوده یا می توان آن را، روای آسیب های نهفته آموزش و پرورش و معلول سیاست های شکست خورده نظام تعلیم و تربیت در کشور دانست؟

این رفتار معلول علت های متعددی است، از جمله بحران های شخصیتی که در یک فرد می تواند ایجاد شود، ولی انجام این حادثه در محیط آموزشی می تواند به نوعی به سیاست های تعلیم و تربیت نیز ربط داشته باشد.
متاسفانه آموزش و پرورش ما دچار وضعیت دانش آموز سالاری شده است به معنای این که همیشه حق به دانش آموز داده می شود. این که دانش آموز را مطلع از بسیاری بخشنامه های محرمانه کنیم، عاملی برای برخوردهای غیر منطقی می شود. او سعی می کند به شیوه ی خود با قضیه برخورد کند که البته آن هم به تربیت و جامعه پذیری آن فرد بستگی دارد. نوجوان بیشتر در این سن به رفتارهای کمتر منطقی روی می آورد به این معنا که سعی می کند شیوه ای را که به نظر خود صحیح به نظر می رسد، انتخاب کند.

آیا می توان خشونت را به عنوان یک چالش مهم در نظام تعلیم و تربیتی مطرح کرد؟

بله. متاسفانه خشونت در مدارس در رفتارهای دانش آموزان با یکدیگر و بین دانش آموز و معلم وجود دارد . بسیار در مدارس مختلف به گوش می رسد که توهین، درگیر شدن ، تهدید و ... از برخوردهایی است که دانش آموز با معلم داشته است .
به یاد دارم، همکاری تعریف می کرد در مدرسه ای دانش آموزی با چاقو معلم خود را دنبال می کرد و معلم برافروخته برای نجات جانش فرار می کرد! طبعا این رفتار ،  چالشی جدی  برای سیستم تربیتی محسوب می شود. این رفتارها همچنین در برخوردهای دانش آموز ها با یکدیگر نیز مشاهده می شود. دانش آموزی که خشونت را در خانواده و اجتماعی که در آن حضور دارد مشاهده کرده و واکنش سریع را تنها در برخوردهای خشونت آمیز دیده است، بی شک این عامل را گزینه ای جدی برای واکنش با کوچکترین برخورد می بیند.

چه علل و عواملی را در پدید آمدن خشونت در مدارس دخیل می دانید؟

بی علاقگی به تحصیل در دانش آموز خاطی، بحران های روحی خانوادگی و حتی کلاس های شلوغ و پر جمعیت و ... می تواند عواملی برای خشونت در مدرسه باشد.  در بحث کلاس های شلوغ باید به این موضوع اشاره کرد که این کلاس ها که گاه جمعیتی  40نفری را در خود جای می دهد به کنترلی جدی نیاز دارد. معلم طبق آیین نامه ی انضباطی حق ندارد از تنبیه استفاده کند. دانش آموز هم همانطور که اشاره شد واقف بر این قضیه است بنابراین معلم مجبور است از حربه ی نمره یا اخراج او از کلاس استفاده نماید. در صورتی که معلم در چنین شرایطی دانش آموز را در کلاس نگه دارد، شیطنت، شلوغی و دیگر بی انضباطی های وی بیشتر شده و چنانچه او را از کلاس اخراج نماید با واکنش شدید دانش آموز مواجه می شود، به گونه ای که دانش آموز به آزار معلم می پردازد و به نوعی برایش خط و نشان می کشد.
اگر این دانش آموز خاطی در خانواده نیز رفتارهای خشونت آمیز را تجربه کرده باشد ، بی شک در واکنش به کوچکترین برخورد از جانب معلم به رفتاری نابخردانه دست می زند. طبعا این خشونت ها ناشی از عدم جامعه پذیری فرد است که نقش عمده ی آن بعد از خانواده بر عهده ی رسانه ها و محیط های آموزشی است. اگر جامعه پذیری به خوبی انجام نشود ، فرد در تعامل دچار مشکل شده و به کوچکترین برخوردی واکنش نشان داده و حتی به رفتارهای خشونت آمیز دست می زند . جامعه پذیر نشدن فرد می تواند به جای رفتارهای مسالمت آمیز  موجبات بروز رفتارهای خشونت آمیز را فراهم کند.

یعنی شما قائل به انجام تنبیه بدنی هستید؟

خیر. هیچ منطقی طرفدار رفتارهای خشونت آمیز نیست . اما برای دانش آموزی که بیرون از محیط مدرسه ، تنبیه شدن در او نهادینه شده باید فکری کرد به نحوی که باید رفتارهای مسالمت آمیز توسط عوامل جامعه پذیری به همه ی افراد جامعه  آموزش داده شود .

راهکارهای آموزش و پرورش برای رفع خشونت در مدارس را چگونه ارزیابی می کنید؟

آیین نامه های انضباطی جدی برای رفع خشونت ها متاسفانه در آموزش و پرورش وجود ندارد. خروج موقت، تغییر مدرسه و نمره ی انضباط از معدود راهکارهایی است که در واکنش به رفتارهای نابهنجار دانش آموز ارائه می شود که متاسفانه به سختی اجرا می شود و در بسیاری از مواقع نتوانسته موثر واقع شود.

شما چه راهکارهایی پیشنهاد می کنید؟

تصور می کنم باید سعی شود تا آموزش مفاهیم اجتماعی، روانشناختی و پرورشی در کتاب های درسی کاربردی تر شود و کتاب های اجتماعی در مقاطع مختلف بر اساس زندگی اجتماعی طراحی شوند. از بیان نظریات فلسفی صرف که هیچ گونه تطابقی با زندگی اجتماعی دانش آموز ندارد پرهیز شود.
در این مسیر همچنین باید از نیروی مشاوره و پرورشی متبحر استفاده شود و مشاوران مورد نظر باید به علم جدید مسلط شوند و حضورشان در مدرسه فعال و قابل پذیرش باشد چرا که متاسفانه ناکارآمدی آن ها در بسیاری از اوقات کاملا مشهود است البته نباید فراموش کرد که همین نیروها هم حضوری همیشگی در مدرسه ندارند و در هفته، ساعات موظفی خود را در مدراس مختلف سپری می کنند.
نکته ای که توجه به آن ضروری به نظر می رسد، برخورد جدی با دانش آموز خاطی است . همان گونه که برخوردهای جدی و شدید برای معلمی که از تنبیه استفاده می کند با بخشنامه ها و یا حتی از طریق رسانه های جمعی ارائه می شود باید دانش آموز خاطی نیز بداند که برای رفتارهای نابهنجار و خشونت آمیز او در سیستم برخورد جدی در نظر گرفته شده است.


نوشته شده توسط پایگاه خبری جماران آذر 93

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی