انجمن اسلامی معلمان خوانسار

صنفی- فرهنگی - اجتماعی

انجمن اسلامی معلمان خوانسار

صنفی- فرهنگی - اجتماعی

انجمن اسلامی معلمان خوانسار
انجمن اسلامی معلمان ایران در ابتدای سال ۱۳۵۶ توسط جمعی از معلمین انقلابی که با هسته اولیه شهید رجایی، شهید باهنر و شهید دکتر محمد حسین بهشتی ایجاد گردید و در سال ۱۳۷۰ به ثبت وزارت کشور رسید.
آخرین نظرات

چرا معلم ؟

سنگ بنا و سرمایه اصلی توسعه هر ملتی آموزش و پرورش است ، مأموریت آموزش و پرورش تربیت شهروند شایسته است آنچنان که فرهنگ ، تاریخ ، هویت ملی و آرمانهای آن ملت طلب می کند . امروزه فرهنگ عمومی نیز به این درک مشترک رسیده است که اگر می خواهیم به توسعه پایدار و همه جانبه برسیم ، اگر می خواهیم میزان جرایم ، تخلفات و ناهنجاریهای اجتماعی را کاهش دهیم ، اگر می خواهیم پیشگیری را در بهداشت و درمان جایگزین درمان کنیم ، اگر می خواهیم مصرف بهینه را نهادینه  و به یک  فرهنگ عمومی  تبدیل کنیم، اگر می خواهیم وجدان کاری را در جامعه حاکم کنیم و اگر می خواهیم افزایش بهره وری را به یک فرهنگ و مسئولیت عمومی مبدل کنیم و اگر می خواهیم ملتی هوشمند ، تاریخ ساز ، تحول آفرین  و سرنوشت ساز در جهان کنونی و پایه گذار فرهنگ نوین در جامعه بشری باشیم ،  همه اینها در گرو توجه به آموزش و پرورش است . امروز نه تنها عقلای جهان  و بزرگان توسعه، بلکه عامة مردم نیز بر این امر اتفاق نظر دارند که آموزش و پرورش محور و مبنای توسعه است . و کلید واژه توسعه  و تحول درآموزش و پرورش ، نیروی انسانی و معلم است ،زیرا علیرغم رشد روز افزون تکنولوژی ، فناوری و علم ، نه تنها نقش معلم کاهش نیافته است بلکه روزبروز پررنگتر و تأثیر گذارتر ، از قبل می باشد ، زیرا این معلم است که  باید برنامه ریزی کند و تمامی این ابزارها را  مورد استفاده قرار دهد . معلم است که با روح ، عواطف و احساسات  دانش آموز سروکار دارد ، بنابراین در اینکه نیروی انسانی و معلم محور توسعه و آموزش و پرورش است ،  نه تنها اختلاف نظری وجود ندارد ، بلکه اجماع نیز است . اما پرسش این است ، چراعلیرغم اینکه همگان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که نقش معلم در آموزش و پرورش و توسعه هر ملتی بی بدیل و بدون جایگزین است به تناسب نقش و جایگاه معلم تا کنون به آن پرداخته نشده است ، لازمه نقش آفرینی معلم وجود امکانات و ابزار ، آموزش و مهارت کافی و انگیزه است . فضای آموزشی ، تجهیزات ، دانش و مهارت کافی بدون وجود انگیزه نمی تواند تأثیر گذار باشد زیرا کار معلم کار روحی و روانی است . لبخند معلم ، ناراحتی معلم، شادی و نارضایتی وی به دانش آموز منتقل می شود ، معلم باید حد اقل های لازم برای آسایش ، آرامش  و امنیت روحی و روانی را دارا باشد، تا بتواند به وظیفه خویش عمل کند، بوِیژه اگر این معلم خود را را با معلمان دیگر در دیگر نقاط جهان مقایسه کند و به طریق اولی خویش را در مقایسه با دارندگان دانش و تجربه و مدرک تحصیلی مشابه در بخشهای دیگر  جامعه  نیز مقایسه کند که حق نیز همین است . این حد اقل ها باید در قالب حقوق معلم تأمین و تضمین شود و البته در مقابل مسئولیت های او  نیز سنگین و دو چندان است . اینکه  بگوییم شغل معلم شغل بزرگی است به تنهایی نمی تواند مشکل را حل کند ، در عمل باید این بزرگی پاس داشته شود و به یک باور تبدیل شود. امروزه  میزان اهمیت یک شغل در جامعه ما با ارزش گذاریهای مادی گره خورده است . نمی توانیم معیار های ارزشیابی دو گانه داشته باشیم ، اگر بخواهیم مطرح کنیم ، چون شغل معلم ، شغل انبیاء است پس نباید نسبت به مسائل مادی و رفاهی معلمان حساس بود ، همین استدلال برای کار گزاران ، نمایندگان مجلس ، قضات دادگستری و ... نیز وجود دارد ، یک بام و دو هوا امکان پذیر نیست ، آنچه امروز جامعه معلمان را آسیب پذیر و نگران ساخته است ، وجود      تبعیض های ناروا است به علاوه حقوق معلم به حقوق رفاهی و مادی وی محدود نمی شود ، امنیت شغلی ، کرامت انسانی ، برخورداری از احترام و منزلت اجتماعی و..... اینها همگی تأمین کننده رضایت شغلی و در نتیجه بهره وری و نقش آفرینی بیشتر معلمان است . در پژوهشی که توسط گروهی از پژوهشگران از دویست نفر از معلمان زن   و مرد شهر تهران و در 5 منطقه آموزشی به شیوه تصادفی و اخذ نظرات 33 نفر از صاحب نظران تعلیم و تربیت به شیوه غیر تصادفی در موضوع تربیت اجتماعی معلمان انجام شده است نتایج زیر بدست آمده است، ( بانک مقالات آموزش و فرهنگی- وب سایت شخصی سید محمود حسینی )
1) با ادامه وضعیت کنونی روزبروز شأن و منزلت معلمان تنزل پیدا می کند .
2) آموزش و پرورش برای افراد علاقمند و مستعد جاذبه ای ندارد .
3)93/63 درصد نمونه مورد مطالعه منزلت اجتماعی معلمان را از دیگر مشاغل پایین ارزیابی کرده اند .
4)47/58 درصد نمونه، شغل معلمی را برای فرزندان خود مناسب ارزیابی نکرده اند .
5) فقط دوازده درصد از افراد مورد مطالعه شغل معلمی را دارای منزلت اجتماعی بالا ذکر کرده اند
بر اساس نظریات مصاحبه شوندگان ، دلایل و نشانه های پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان به شرح زیر خلاصه شده است .
1- جوانان مستعد و علاقمند از شغل معلمی استقبال نمی کنند و اگر هم به این شغل روی می آورند ، از روی ناچاری و وجود بی کاری در جامعه است .
2- در تعاملات اجتماعی و روابط بین فردی ، رفتار مردم و حتی دانش آموزان با معلمان ترحم آمیز و گاهی تحقیر آمیز است .
3- رسانه های گروهی که نماینده واقعی افکار مردم محسوب می شوند – به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایرانی – معلمان را افرادی محبوب و در عین حال فقیر و محروم نشان می دهند .
4- شاخص های منزلت اجتماعی (سطح تحصیلات ، دانش ، تخصص و صلاحیت های حرفه ای ، طبقه ، اجتماعی ، حقوق و مزایا و برخورداری از امکانات زندگی و فرصت های مختلف ) در میان معلمان نسبتاً پایین است .
5- خودپنداری مثبت ، اعتماد به نفس و پذیرش خویشتن- که نوعی، بازتاب منزلت اجتماعی تلقی می شود- در میان معلمان مرد نسبتاً پایین است .
نتیجه گیری پایانی پژوهش به شرح زیر است :
(( برای دستیابی به منزلت اجتماعی  معلمان تنها یک راه اصلی وجود دارد، و آنهم روی آوردن به منابع انسانی و اولویت دادن به سرمایه گذاری در تعلیم و تربیت است . بدون تردید در صورتی که به منابع انسانی اهمیت داده شود و سرمایه گذاری در تعلیم و تربیت در میان سایر گزینه های سرمایه گذاری اولویت یابد ، سیاست های کلان کشور تغییر می یابد ، نتایج کار معلمان برای جامعه توجیه می شود ، حساسیت نقش معلم در توسعه کشور و فن آوری به درستی تبیین می گردد ، فقر و محرویت از زندگی معلمان دور می شود )) پژوهش بدرستی نشان می دهد که بدون اقدام عملی در زمینه تأمین حقوق و منزلت معلمان صرف استفاده از واژه ها و عبارات شأن و جایگاه و منزلت اجتماعی معلمان را ارتقاء نمی بخشد ، به عنوان مثال تا زمانی که اختلاف فاحش بین حقوق و مزایای یک معلم با مدرک لیسانس و تجربه ده ساله با یک قاضی دادگستری با همین مدرک و همین تجربه وجود دارد قابل قبول نیست که شأن و منزلت یک معلم از یک قاضی دادگستری کمتر باشد، چه کسی می تواند مدعی شود که نقش یک قاضی دادگستری از نقش یک معلم در توسعه همه جانبه کشور بیشتر است ؟ با کدام استدلال منطقی ، فرهنگی ، اجتماعی و... این اختلاف قابل توجیه است ؟ در مقابل پرسش معلمان چه پاسخی به آنان باید داد ؟ این تبعیض دو اثر منفی را برجای  می گذارد . اول موجب عدم استقبال نیروهای متعهد و مستعد از شغل معلمی می شود . و دوم سبب کاهش انگیزة شغلی وکاری معلمان خواهد شد . چون آنرا تبعیض ناروا و غیر عادلانه می دانند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبارزه با هر گونه بی عدالتی و تبعیض ناروا را از وظایف حکومت می داند . و این اختلاف فاحش مصداق روشن بی عدالتی است ، که بر تمامی مسئولین ، اعم از نمایندگان مجلس و دولتمردان است که برای یکبار به این وضعیت پایان دهند و در جهت تأمین حقوق فرهنگیان اقدام نموده ،و به نابرابریهای موجود در حقوق و مزایای  معلمان با  دیگر اقشار مشابه جامعه پایان دهند .


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی